خلافت امير المومنين امريست تفويضي از جانب حضرت حق و انتصابيست من عند الله، پس چرا حضرت بارها فرمودند که من هيچ رغبتي به اين خلافت ندارم؟ امري که از جانب خداوند است چرا حضرت رغبتي نداشتند؟
امامت مقامي مقدس و الهي است که خداي متعال به ائمه اطهار ـعليهم السلامـ عطا فرموده است و از لوازم آن فرمانروايي بر اجتماع است؛ چيزي که بر سر احراز آن خونها ريخته شده و نيروهاي فراواني صرف شده و ميشود. حضرت اميرالمؤمنين ـسلام الله عليهـ براي دفع اين توهم که ايشان هم مانند دنياپرستان درصدد احراز چنين پستي بودهاند، ميفرمايند: فرمانروايي بر شما به عنوان يک مقام دنيوي براي من ارزش لنگه کفشي کهنه را ندارد، و بعد اضافه ميفرمايند: مگر اينکه حقي را به صاحبش برسانم يا باطلي را محو کنم.
منبع: پايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي
- اين تعبيراتي كه در زيارت جامعه است درست است يا غلو ولي با توجيه هم سازگار است در نهايت اگر اسراري است چگونه بايد ياد بگيريم تا محرم راز شويم؟
- چرا ما شيعيان به جاي اينكه مستقيما از خدا درخواست كنيم، حوائجمان را از ائمه(ع) مي خواهيم؟
- طرق نزديك شدن به اهل بيت(ع) كدامند؟
- چند روايت در مورد ساخت بارگاه و ضريح از پيامبر(ص) و امامان(ع) مي خواهم.
- اگر راه ارتباط ما با امامان(ع) از طريق روح است و براي روح زمان و مكان مطرح نيست، دليل زيارت مرقد آنان چيست؟
.