دسته جمعی از فرودگاهِ امام واردِ گیتِ فرودگاه میشویم مرکبِ ما شرکتِ ماهان شده ساعتی را منتظر بنشستهایم با جماعت غرقِ دلشادی شدیم کارِ تشریفات به پایان میرسد میرسد هر لحظه عطری بر مشام «ارجمند»و«رنجبر»و«غضنفری» آمدند از بهرِ استقبالِ ما تا سرودیم از «شکرآرا» سخن آمده با ما وفا داری کند کارِ ما در کاظمین آغاز شد ما هتلهایِ فراوان دیدهایم چون «ابوهادی» شده هادیِ کار مدتی او با «جَرش» خو کرده است میزند گاهی به نعل ، گاهی به میخ کاظمینیها شدند با هم رفیق هر یکی با هم مُدارا کردهاند هیئتِ ما فکرِ دیگر پیشه کرد «قصرِ عباسی»و«تاله»و«حجاز» در «یَمامه»،«سندباد»وهم«سدیر» دفترِ ما از هتلها پُر شده کاظمین بودیم و«مسعود2» عزیز «ذاکری»هم در کنارِ این مدیر اوّلین پروازِ«شمسا»شد شروع هر که گردد با«مجرّد»آشنا در سفر چون زائران را یار شد میرویم همراهِ او با یک هدف عاشقانِ پیروِ راهِ امام با امامِ خویش همدردی کنند ناله از نا مردمِ دونان کنند لعنتی بر آلِ سُفیان میکنند در نجف این عاشقانِ با وفا هیئتِ ما یک شبی مأوا نمود در فرودگاهِ نجف وارد شدیم بحثِ کاری را کشاندیم رویِ میز مسجد«سهله»نمازی و دعا بعد از آن رفتیم به سویِ کربلا شیعیانِ عاشقِ آل علی(ع) زائرانِ مُخلص و اهلِ یقین تا رسیدیم کربلا «احسانیان7» بردهاند ما را به نزدیکِ حرم هیئت ما با سلامی زد سری بر«مدرس»و«حکیم»هم سرزدیم بودهایم در حالِ کار و جستجو «سیستانی»سیّدِ پاکِ خدا « واردِ کرب و بلا گر میشوید چون بنوشید آبِ فردوسِ برین گر نمیشد صادر این فتوایِ ناب ما به فتوایش شکیبا گشتهایم سر به آستان دو خاتون سودهایم مدتی آنجا عبادت کردهایم اربعین ما بدین صورت گذشت ضمنِ کسبِ فیضِ عظمایِ سفر بسته عقدی را«بقایی»با«وزیر9» این خبر در جا بپیچید مثلِ توپ رفتهایم نزد جناب کاظمی سفرة دل نزدِ او وا کردهایم این سیاست بهرِ ما آسان نبود «اَلامان از اختلاف و از خلاف صاحبِ فندق چو بشنید این خبر ما بدیدیم در سفر آثارِ آن هر که در کاری دخالت میکند ای «صبا» گر رخْوَتی دیدی عراق این خبر بر هیئتِ دولت رسان هیئت دولت برای زائران زین سبب گردشگری با کارِ خویش مکه و شام و نجف با حج ماست گر که باشد بین ما ها اتفاق | کردهایم بر حضرتِ مولا سلام در هواپیما هویدا میشویم آبرویِ کشورِ ایران شده بعد از آن بارِ سفر را بستهایم یارِ تهرانی و بغدادی شدیم پایِ ما دروادیِ جان میرسد کاظمین نزدِ امامانِ هُمام هر یکی وارد شدند از هر دری میگرفتند با رفاقت بالِ ما میشود او داخلِ این انجمن هیئتِ ما را مدد کاری کند دفترِ اسکان در اینجا باز شد قیمتِ بالا و ارزان دیدهایم با «ابوحیدر»و«عادل» گشته یار دستِ خود را پیش ما رو کرده است !! تا نسوزاند کبابِ رویِ سیخ تا بگیرند نرخِ «فندق1» را دقیق گفتگو با نرخِ بالا کردهاند رفتنِ بغداد را اندیشه کرد گیشهاش از بهرِ زائر گشته باز میشود آماده و زائر پذیر وصلِ بر آبِ زُلال و کُر شده میکند از شهرِ مشهد ترکِ میز میشوند بر زائران ، شمسِ مُنیر در خراسان میکند هر دم طلوع میشود با «یایِ» نسبت هم نوا بهرِ هیئت همدم و همکار شد دیدهایم زوّارِ پُر شورِ نجف میگذارند اربعین سنگِ تمام ناله از دنیایِ نا مردی کنند !! اشکِ خود را ضامنِ باران کنند حق پرستی را نمایان میکنند بر امامِ خویش کردند اقتدا در جوارِ مرتضایش جا نمود با «فراس3» و «فاضل4» و «وارد5» شدیم از «مطار6» خارج شدیم ما تند و تیز گفتهایم با سوزِ دل ، مهدی بیا جانبِ مولا حسینِ(ع) سر جدا میروند در کربلا با یا علی(ع) ! پا برهنه میروند در اربعین کردهاند احسانِ شان بر ما عیان غرق گشتیم ما به دریایِ کرم ! بر «گرایلو» و جنابِ «عسکری» در اتاقِ این دویاور در زدیم کردهایم نزد «عبادی» گفتگو میدهد فتوا برایِ کربلا داخلِ دریایِ کوثر میشوید واجبی نیست تا بمانید اربعین » کربلا پیدا نمیشد جایِ خواب وارد شهرِ «سامرا» گشتهایم نزد نرجس و حکیمه بودهایم عسکرین را هم زیارت کردهایم تا چه باشد سالِ دیگر سرگذشت میدهد «گردشگری8» زنگِ خطر میکند این عقد ، زائر را اسیر ! هیئتِ ما را نموده میخکوب !! او که باشد یک سفیر مردمی دردِ زوار را هویدا کردهایم صحبت از ایرانی و ایران نبود تیغِ قانون را کند در جاغلاف !! داده بر نرخِ سکونتها اثر شد گرانی بر گرانیها گران برگرانیها دلالت میکند میدهد بویِ دو رنگی و نفاق دولتِ منتخبِ ملت رسان بوده در کارِ ورودی نگران در ورودی میبَرد زائر به پیش حج مسیرش سویِ شام و کربلاست اتفاقی هم نمیافتد عراق
|